من وقتی به SA آمدم که ۱۷ سال در A.A پاک بودم. در A.A من هرگز تولدم را جشن نمیگرفتم. احساس میکردم اعداد میخواهند مرا از آگاهی از اینکه واقعاً چه چیزی در من و درون افکار و احساساتم در حال اتفاق افتادن است، گمراه کنند.
هنگامیکه به SA آمدم، پذیرفتم در هر جلسه، مدت پاکی خود را بازگو کنم چون فکر میکردم این کمک میکند دیگر اعضاء اجازه پیدا کنند از وضعیت من راجع به پرهیز و پاکی مطلع شوند. همچنین فکر میکردم این به من کمک خواهد کرد در مقابل دیگران مسئول و پاسخگو باشم و روشی ساده به من ارائه داد تا بر روی هدف مشترکِ پرهیز و پاکی، تمرکز کنم.
اثبات شده که مدت پاکی بسیار سودمند است. یک دلیل به عنوان مثال این است که وقتی من کتاب سفید را از SA گرفتم و مطالعه کردم، متوجه شدم به تعیین مرزهای جدیدی درباره رابطه جنسی با خودم نیاز دارم. من فکر میکردم در دو تا سه سال قبل از آمدنم به SA از خودارضایی آزاد شده بودم، اما متوجه شدم به استوار و محکم ساختن آن مرزها و سختگیری بیشتر در مورد آنها نیاز دارم.
بازدارندگی اعلام پاکی در لغزش
زمانهایی در دو سال گذشته بوده که سریعترین عامل بازدارنده در مقابل افکار مرتبط با لغزش این فکر بود که اگر آن را انجام دهم، مجبور بودم تاریخ پاکیام را تغییر دهم. پاسخگو بودن به گروه، کمک کننده بود زیرا لغزش نکردن، گاهی اوقات از تمایل به حفظ آبرو و خجالتزده نشدن در مقابل گروه ناشی میشد نه تمایل به خاطر سودمندی ذاتی پرهیز و پاکی؛ اما در تمام موقعیتها، تمایل برای پاکی جنسی اصل اساسی پرهیز من بود، حتی اگر همیشه نمیتوانستم آن تمایل را بهسرعت یادآوری مدت پاکی به ذهن خود بیاورم.
تغییر باورها با اعلام پاکی
بنابراین برای تمرین اعلام مدت پاکی خود و جشن تولدها سپاسگزارم. متوجه شدم بعد از دریافت چیپ یک سالگیام، احساس ترس و اضطراب ناشی از این فکر که «گمان نمیکنم بتوانم انجامش دهم (به پاکی ادامه دهم)» که گهگاه برانگیخته میشدند، به طور کلی مرا ترک کردند. من این توانایی را به قدرت گروه که در واقع پیام نیروی برترم از طریق انجمن است، نسبت میدهم.
چیزهایی در مورد پاکی وجود دارد، چند که آرزو میکنم این تعریف میتوانست تغییر کند یا حداقل بیشتر از این مورد ارزش و احترام واقع گردد. یکی اینکه مدت پاکی تنها مربوط به برون ریزی بهصورت عمل جنسی هست. اگر قرار است من واقعاً از شهوت آزاد شوم، باید علاوه بر عمل، در افکار و گفتار و همچنین در احساس، تصور و بینش نیز پاک از شهوت باشم. مدت پاکی، تنها عمل و کردار را مورد سنجش قرار میدهد.
پاکی پایان کار نیست
این معیار موجود قابل درک است، چون اندازهگیری و معیار قراردادن کیفیت زندگی درونی، از سنجیدن رفتارهای جسمانی و بیرونی دشوارتر است. رفتارهای بیرونی راحتتر مشاهده و سنجیده میشوند. من همیشه به این درک نیازمندم که پرهیز، فقط یک شروع است. من نیاز دارم از پرهیز جسمی به عنوان یک پوسته و لایهی محافظ خارجی برای از نو ساختن و شکل دادن به افکار درونی، احساسات، هیجانات و درک و دریافتهایم استفاده کنم.
تنها با این روش، رشد روحانی خواهم داشت. پرهیز جسمی بهخودی خود باارزش است اما پایان کار نیست، این، تنها، راه حلی برای رسیدن به سلامتی و بهبودی کلی برای کل وجود یک شخص و یک رشد کلی در عشق و صداقت است. اگر من این موضوع را فراموش کنم، تمرکز بر مدت پاکی ممکن است گاهی واقعاً من را از آگاهی و روبرو شدن بت زندگی درونی که از آن میترسیدم منحرف کند.
پاکی مکانیکی در SA چیست؟
من اصطلاح «پاکی مکانیکی» را در یک همایش SA شنیدم. این لفظی است که تنها جنبهی ظاهری بهبودی (جنبهای که طول مدت پاکی، معیار اندازهگیری آن است) را توصیف میکند. برای دوری از وارد شدن به «پاکی مکانیکی»، من همیشه نیاز دارم به خاطر بیاورم که موضوع و مسئلهی موجود برای من، شهوت است. مدت پاکی در حقیقت نمیتواند معیار سنجش شهوت باشد و بنابراین برای سنجش هوشیاری کامل، معیاری ناموفق به شمار میرود.
تعریف هوشیاری در انجمن معتادان جنسی گمنام
تعریف ما از هوشیاری، شامل پیروزی پیشرونده بر شهوت است. چه کسی میتواند بر واحدی که قابل شمارش باشد شهوت را اندازه بگیرد؟ من همیشه نیاز دارم آگاه باشم که شمردن روزهای پاکی، همانطور که با معنی و امیدوارکننده است، فقط، یک نشانه از هوشیاری من است. این اظهارات، چیزی واضح و قطعی را دربارهی زندگی درونی و افکارم نشان نمیدهند، اگر چه ممکن است چیزهایی را دربارهی درونم ارائه دهند.
وظیفه مدت پاکی
برای اینکه مدت پاکی واقعاً بتواند وظیفه و نقش خود را انجام دهد، باید از «مدت پاکی» صرفاً بهعنوان یک نقطهی شروع استفاده کنم. به گفتهی کتاب بهبودی ادامه دارد: «پرهیز دربارهی متوقف شدن است، بهبودی دربارهی شروع کردن.»
چه چیزی را شروع میکنم؟ صداقت داشتن و خسارت نزدن، در افکار، گفتار، کردار، احساسات و بینش و بصیرت. این آغاز خوبی است که البته مسیری طولانی برای من خواهد بود.
Kiml.Omaha, NE
Essay، نشریه شماره سه، ۱۹۹۹