رفتن به جلسه معتادان جنسی گمنام
در اواخر دوران فعال اعتیادم، درد حاصل شده به اندازهای بد بود که یک روز هر کاری را که انجام داده بودم به یک درمانگر گفتم. گفتم که این احساس چقدر مشابه کاری است که الکل هشت سال پیش با من کرده بود؛ یک جهنمی واقعی. سپس از او پرسیدم آیا این نیز میتواند یک اعتیاد باشد، درست مثل مشروب خواری؟ و او گفت: «اوه بله! کاملاً» خدا را شکر که او این را گفت. شب بعد من در اولین جلسه ی SA خود بودم.
آمادگی برای پاکی و هوشیاری
من کاملاً برای پاکی و هوشیاری احساس آمادگی میکردم. در حقیقت، اوقات بسیاری از هفتهی اول، گریه میکردم اما این دفعه، تسکین و آسودگی در پی نداشت. اعضای قدیمی به من گفتند که مطمئن شوم واقعاً آمادهام؛ شروعهای ضعیف و سست، برای دستیابی به بهبودی کافی نیستند. آنها گفتند: «اگر مطمئن نیستی برو و بیشتر امتحان کن و درد بیشتری تجربه کن». آنها از من پرسیدند که آیا گزینه یا راه سوم دیگری غیر از توقف کامل دارم؟ و من مجبور بودم بگویم «نه».
گرفتن راهنما در SA
فوراً با یک راهنما ارتباط برقرار کردم و پیشنهاد او که تماس گرفتن روزانه بود، بسیار به من کمک کرد. او گفت: «به برندهها بچسب». این چیز خوبی بود که او عنوان کرد زیرا من به تنهایی قادر نبودم با زندگی واقعی، به همان شکل که بود، کنار آمده و روبرو شوم. او همچنین راهنمای مسیر دوازده قدم من بود.
کارکردن قدمهای SA
اغلب هر صبح یکشنبه، یک گروه چهارنفره از ما (دو نفر قدیمی، دو نفر تازه وارد)، برای صبحانه و قدم کار کردن دورهم جمع شدیم. من قبل از آن، هرگز انگیزهی کافی برای درک قدمها نداشتیم و انجام این کار، یک روش یادگیری فوقالعاده بود. به من گفته شد قدمهای یک تا یازده را به شیوهای موثر و بدون توقف کار کنم. پس از نوشتن هر قدم بهطور موشکافانه، آنها را در صبحهای یکشنبه با صدای بلند میخواندیم. این یک روش زیبا و باشکوه بود که یاد بگیریم چگونه به کار بستن قدمها در کنار هم میتواند جواب دهد. به من گفته شد که دوازده قدم، اصول و رهنمودهایی روحانی هستند که قرار است با آنها زندگی کنیم؛ اینکه وقتی شخصی قدمهای یک تا یازده را فرا میگیرد و شروع به تمرین کردن آنها میکند، تمایل قوی برای مشارکت گذاشتن داستان و تجربهی خود و کمک به دیگران خواهد داشت (قدم دوازده). دلیل نوشتن داستانی که میخوانید همین است.
امروزه، زندگی من بسیار متفاوت است. اعتماد به نفس و حس داشتن هدف که هرگز تصورش را نمیکردم، به من داده شده است. سودمندی و تمرکزم بهطور چشمگیری، هم در زمینهی شخصی و هم در زمینهی شغلی، بهتر شده است. من واقعاً خوشبخت هستم.
توصیهای برای پاکی و بهبودی از اعتیاد جنسی
راهنمایم چند چیز مهم به من آموخت که میخواهم آنها را در اختیارتان قرار دهم:
- مصرف نکن، فرقی ندارد و هرچه و از هر نوع که باشد.
- همیشه قدمها را کار کن.
- شهوت خود را همیشه به خداوند و به راهنمای خود تسلیم و واگذار کن.
- همیشه به جلسه برو.
- مشغول خدمت کردن باش.
- به اعضای هوشیار و پاک زنگ بزن، به خصوص اگر نمیخواهی این کار را بکنی.
نعمت پاکی و هوشیاری
اخیراً همهجا از طریق اخبار، دربارهی متجاوزان جنسی میشنویم و به نظر میرسد برای همه، این موضوع رمز و راز و معما است. افراد بسیار زیادی در دنیا وجود دارند که در حال رنج بردن از این بیماری و بدبختی هستند و آنها حتی نمیدانند کجای کار اشتباه است. ما توانایی کمک کردن را داریم. خداوند ما را به این دوازده قدم فوق العاده مورد لطف و خوشبختی قرار داده است و اگر آنها را کار کنیم، او آنگونه که خودش صحیح و مناسب میداند، به زمان خودش و به روش خاص خودش از ما برای اهداف با ارزش استفاده خواهد کرد.
دوست من، با اعضای هوشیار در ارتباط بمان؛ به آنها زنگ بزن؛ بنویس دیدار کن؛ هرآنچه برای هوشیار ماندن نیاز است انجام بده. من به شما قول میدهم پاداش ها و هدایای بهبودی، غیرقابل باور هستند! خدانگهدار.
Essay, نشریه شماره چهار, ۱۹۹۵