شما در موقعیت درستی قرار گرفتهاید، اگر پیش از این برای کنترل افکار و رفتار آسیبآور جنسی تلاش کردهاید، اما باوجود نتایج منفی آن، نتوانستهاید.
اینجا مشکلی وجود دارد که باعث ناامیدی ما شده – ما میخواهیم افکار و رفتار جنسی اجباری خود را متوقف کنیم، اما نمیتوانیم! برای ترک آنها تلاش میکنیم، اما به نتیجه نمیرسیم. اگر شما با رابطه جنسی، شهوت، پورنوگرافی (تصاویر و فیلمهای جنسی)، خودارضایی، و هرگونهای از افکار و رفتار جنسی اجباری مشکلی دارید، انجمن معتادان جنسی گمنام (اس ای – SA) اینجاست تا به شما کمک کند.
انجمن SA برای ما یک راهحل ارائه میدهد که ما هرگز، پیش از این، چیزی درباره آن نمیدانستیم؛ یک راهحل موثر و قابلتوجه که به ما کمک مینماید تا در هر روز برای همان روز، از نظر جنسی هوشیار باشیم.
محتویات
۱ مشکل – نمیتوانم متوقف شوم!
۲ راه حل – برنامه بهبودی SA
۳ چه چیزی برای ما موثر است
۴ آیا من یک معتاد جنسی هستم؟ – علائم اعتیاد جنسی
مشکل – نمیتوانم ترک کنم
در بسياری از ما احساس بی لياقتی، بی ارزشی، تنهايی و ترس وجود داشت. درون ما هيچگاه با چيزهایی كه در ديگران میديديم جور در نمیآمد. به زودی اين احساس در ما بوجود آمد كه از پدر و مادر، دوست و رفيق و از خودمان جدا هستيم. به وسيله خيالپردازی و خودارضایی در دنيای ديگری به سر میبرديم. ما خودمان را در عكسها و تصاوير غرق، و خيالاتمان را دنبال میكرديم. ما شهوترانی میكرديم و میخواستيم مورد شهوترانی قرار بگيريم. ما يك معتاد واقعی شديم: خود ارضايی، بیبند و باری جنسی، زنا، ارتباطهای همراه با وابستگی و خيالپردازی مداوم. ما اينها را به وضوح ديدهايم؛ خريديماش، فروختيماش، با آن تجارت كرديم و در برابرش تسليم شديم. ما به فريب دادن و نقشه كشيدن، آزار دادن و به نهیشدهها اعتياد پيدا كرده بوديم.
تنها راهی كه برای نجات از آن میدانستيم انجام دادن اين كار بود: «خواهش میكنم با من ارتباط داشته باش و مرا تكميل كن». ما گريهكنان و با آغوش باز از آن استقبال میكرديم. ما برای يك لذت بالاتر شهوترانی میكرديم. ما اختيار و قدرتمان را تسليم به ديگران میكرديم. اين باعث بوجود آمدن احساس گناه، تنفر نسبت به خود، پشيمانی، احساس پوچی و درد میشد و ما هميشه به درون خودمان میرفتيم؛ دور از واقعيت، دور از عشق، در درون خود مفقود شده بوديم. عادت ما داشتن يك صميميت حقيقی را غير ممكن كرده بود. ما هيچ اتحاد و يكپارچگی واقعی را با ديگران نمیشناختيم چون به غير واقعيتها عادت كرده بوديم.
به دنبال يك كيميا بوديم، يك ارتباط جادويی. ارتباطی كه صميميت و اتحاد با ديگران را از بين میبرد. خيالات واقعيت را فاسد كرده بود، شهوت عشق را كشته بود. شهوت ابتدا معتاد و سپس عشق را فلج میكند. ما میخواستيم كمبودهای درونمان را با برداشتن از وجود ديگران پر كنيم. بارها و بارها خودمان را فريب داديم كه دفعه بعد آخرين باری است كه اين كار را انجام میدهيم. ما در حقيقت داشتيم زندگیمان را می باختيم.
راه حل – برنامه بهبودی SA
ما ديديم كه مشكل ما دارای سه جنبه بود: جسمانی، عاطفی و روحانی. بهبود يافتن ما مستلزم بهبودی يافت هر سه آنهاست. تغيير قطعی در رفتار ما زمانی آغاز میشود كه ما پذيرفته باشيم كه فاقدقدرتیم و اينكه عادت ما، ما را به زمين كوبانده. ما به جلسه آمديم و از عادت خود كنارهگيری كرديم. برای بعضیها اين به معنای نداشتن رابطه جنسی با خود (خود ارضایی – استمنا) و يا با ديگران و وارد نشدن به روابط عاشقانه است. و برای برخی اين به معنای نداشتن رابطه جنسی با همسر خود برای مدتی، برای رهایی از شهوت میباشد. ما فهميديم كه میتوانيم متوقف شويم، اينكه به گرسنه غذا ندهيم ما را نمیكشد و اينكه در واقع رابطه جنسی اختياريست! اميدی برای آزاد بودن وجود داشت و ما شروع به احساس زندهبودن كرديم. به ادامه دادن تشویق شديم. هر چه بیشتر و بیشتر از فکر کردن دائم به رابطه جنسی و خودمان دور شدیم و در عوض به خدا و دیگران فکر کردیم.
تمام زندگیمان وحشتناك بود. در راه پاک بودن نمی توانستیم جلو خود را ببینیم. پیشرفت در صورتی امکان پذیر بود که به کسانی تکیه کنیم که قبلا این راه را طی کرده اند. در هر لحظه که خود را بیشتر تسلیم راه پاکی می کردیم، این احساس در ما بوجود می آمد که به دره های فراموشی کشیده خواهیم شد. ولی باز هم ادامه دادیم. و اتفاقا برعکس، به جای اینکه تسلیم شدن ما را بکُشد، وسوسه را کُشت. حال دیگر در روشنایی به سوی راه جدید زندگی گام برداشتیم.
جلسه باعث شد كه بتوانیم از خود مراقبت کنیم و از ما را در مقابل نابود شدن محافظت کرد و پناهگاهی امن به ما داد که در آن توانستیم با خودمان روبرو شویم. به جای اينكه احساسات ما به وسيله ارتباطات جنسی اجباری پوشيده شود زیر بنای گرسنگی و خلاء روحی خود را پیش همه فاش کردیم و بهبودی آغاز شد.
زماني كه با عيبهای خود روبرو شدیم، خواهان تغییر شدیم، با تسلیم کردن عیبهایمان، تسلطی را که آنها بر روی ما داشتند، شکسته شد. ما برای اولین بار شروع کردیم که با خودمان و دیگران راحت باشیم. بدون اینکه از مُسَکن قبلی استفاده كنيم. همه كسانی را كه به ما خسارت زده بودند را بخشیدیم و بدون اينكه به كسی آسيبی برسانيم شروع به درست كردن اشتباهاتمان كرديم و با هر بار اصلاح كردن خود، بار ترسناك گناه از روی دوشهايمان پايين آمد. تا اينكه توانستيم سر خود را بلند كنيم و با چشمان خود به دنيا نگاه كنيم و آزاد بايستيم. ما شروع به يك تمرين مثبت هوشیارانه كرديم، با عشق ارتباطمان را با دیگران بهتر کردیم. ما ياد گرفتيم چيزهايی را كه به ديگران كمك میكند به آنها بدهيم و هر اندازه كه بدهيم پس میگيريم. ما چیزی یافته ایم که برای آن هیچ جانشینی وجود نداشته است. ما يك ارتباط واقعی ساختيم. ما به خانه برگشتیم.
چه چیزی برای ما موثر است؟
آنهایی از ما که در حال یافتن بهبودی در انجمن معتادان جنسی گمنام هستیم، از طریق شکلهای مختلف یک مشکل به اینجا رسیدهایم. برخی از ما یک نمونه روشن از آن چیزی که یک معتاد جنسی ممکن است باشد، در جامعه بودیم، و برخی از ما خیر. بعضی از ما به خرید یا فروش روابط جنسی در خیابانها روی آورده بودیم، و برخی دیگر آن را به طور ناشناس در مکانهای خصوصی یا عمومی دنبال میکردیم. برخی از ما خودشان را در روابط نامشروع و وابستهگونه دردناک و مخرب دیدند یا خودشان را در معرض رفتارهای بیاختیار و بیمارکننده با شخص دیگر یا اشخاص مختلف قرار میدادند. بسیاری از ما، اجبارمان (به شهوت و روابط جنسی) را در خودمان نگه میداشتیم، و به خودارضایی اجباری، تصاویر و فیلمها، جستجوی لذت، تماشاگری جنسی (چشمچرانی)، خودنمایی و بدننمایی روی میآوردیم. بعضی از ما دیگران را فریب و قربانی میکردیم. و با بسیاری از ما، اجبارهایمان موجب تاثیر نامناسب بر خانواده، همکاران، و دوستانمان میشد. اغلب اوقات، تصور میکردیم تنها اشخاصی هستیم که نمیتوانستیم متوقف شویم، و برخلاف تمایل درونی خود آن عملها را (هر عملی که بود) انجام میدادیم.
وقتی ما به SA آمدیم، متوجه شدیم علیرغم تفاوتهایمان، در یک مشکل یکسان شریک هستیم – اشتغال فکری به شهوت، که معمولا با نیازی اجباری برای یک رابطه جنسی، در هر شکلی از آن، ترکیب میشد. ما خود را، از درون، مشابه همدیگر میبینیم، صرفنظر از اینکه جزییات مشکلمان چه بوده است؛ ما در حال مرگ روحی بودیم، مرگ در اثر احساس گناه، ترس، و انزوا. هنگامی که دیدیم در یک مشکل مشترک قرار داریم، همچنین دیدیم یک راهحل مشترک برای ما وجود دارد – دوازده گام بهبودی که در انجمن تمرین میشود و بر روی یک پایهای قرار دارد که ما آن را هوشیاری جنسی مینامیم.
تعریفمان از هوشیاری، برای ما، نشاندهنده شرایط پایهای و ضروری برای بدستآوردن آزادی از درد و رنجی است که ما را به SA رساند. ما دریافتهایم هیچ چیز به جز این، برای ما موثر نبوده است. وقتی سعی به نادیدهگیری آنچه تجربه مشترکمان به ما آموخته، میکنیم، دریافتهایم بهبودی هم از ما دور میشود. و به نظر میرسد این واقعیت دارد؛ گذشته از اینکه مرد هستیم یا زن، ازدواج کردهایم یا نه؛ یا رفتارهای جنسی اجباری ما با همجنس بوده است یا جنس مخالف؛ روابطمان جدی و دنبالهدار بوده یا یک شبه؛ یا اینکه تنها یک رابطه جنسی کوتاه با خود برقرار میکردیم (خودارضایی)، برای یک «ارضا یا تخلیه جسمی». همانطور که مردان و زنان الکلیهای گمنام در ۵۰ سال پیش یاد گرفتهاند: «روشهای ناقص، ما را به هیچ جا نمیرساند!».
ما مدعی این نیستیم که همه نتایج و تاثیرات هوشیاری جنسی را میدانیم. برخی از ما بر این باورند که اهمیت روحی عمیقتری در هوشیاری جنسی وجود دارد، و برخی دیگر خیلی ساده گفتهاند بدون یک خط مرز دقیق و مشخص، اعتیاد جنسیِ «حیلهگر، گیجکننده، و پرقدرت»، زودتر یا دیرتر بر ما تسلط خواهد یافت. و همینطور ما مدعی این نیستیم که این هوشیاری بهتنهایی به یک بهبودی پایدار و شادیبخش منجر خواهد شد. مانند معتادان به مشروب الکلی، ما میتوانیم «پاک» باشیم بدون اینکه به معنای دقیقتر و عمیقتر، هوشیار باشیم. ما حتی مدعی نیستیم که هوشیاری جنسی فورا احساس یک نفر را بهتر خواهد کرد. مشابه دیگر معتادان، ما هم وقتی «مخدر» خود را رها میکنیم، با علائم خماری روبرو میشویم. با این وجود، علیرغم همه سوالها، کشمکشها، و بهمریختگیهایی که پیدا میکنیم، متوجه شدیم، هوشیاری جنسی واقعاً «کلیدی به یک آزادی شادیبخش و خوشحال کننده است که پیش از این، هرگز آن را نمیشناختیم». این دلیل آن است که چرا ما همچنان به SA میآییم.
ما یک راهحل داریم. ادعا نمیکنیم این برای همه موثر است، اما برای ما، موثر بوده است. اگر شما خود را مشابه ما میبینید و فکر میکنید ممکن است مشکل مشترکی با ما داشته باشید، ما هم دوست داریم راهحلمان را با شما به اشتراک بگذاریم. (کتاب سفید، صفحه ۱)
مشکل مشترک و راه حل مشترک (از کتاب سفید):
آیا من یک معتاد جنسی هستم؟ – علائم اعتیاد جنسی
شما میتوانید این موضوع را درباره خودتان متوجه شوید.
تشخیص فاقدقدرتبودنمان آن چیزی است که ما آن را «کارکردن گام یک» مینامیم. همانطور که در عبارت قدم یک آمده است، «ما پذیرفتیم در برابر شهوت فاقدقدرت بودیم – و اینکه زندگیمان بهمریخته شده بود»
این زمان برد و اغلب مقدار زیادی درد را متحمل شدیم برای پذیرفتن اینکه ما شکست (یا آسیب) خوردهایم. زودتر یا دیرتر، ما چیزهایی مشابه، «باید آن را کنار بگذارم!» یا «به کمک نیاز دارم!» یا «نمیتوانم بیش از این کار را با خودم انجام دهم!» میگوییم. هر کدام از این عبارات یک پذیرفتنی از فاقدقدرتبودن است.
این دلیل آن است که چرا ما نمیتوانیم فرد دیگری غیر از خودمان، همچون یک عضو خانواده یا یک همکار، را هوشیار کنیم. ما خودمان باید به پذیرفتن شکست یا آسیب برسیم و برای بدست آوردن کمک به جستجو بپردازیم.
از سوالات زیر نیز میتوانید کمک بگیرید و با پاسخ به آنها خود را بررسی کنید؛ اگر به سه سوال از این بیست سوال (خود را بررسی کنید!) پاسخ آری دهید، احتمالا شما یک معتاد جنسی هستید.
۱- آیا تا به حال فکر کردهاید که برای افکار و رفتارهای جنسیتان به کمک احتیاج دارید؟
۲- آیا تا به حال فکر کردهاید اگر به تسلیم بودن به شهوت ادامه نمیدادید وضعیت بهتری داشتید؟
۳- آیا تحریکها و روابط جنسی افسار شما را به دست گرفتهاند؟
۴- آیا تا به حال سعی کردهاید چیزی را که احساس میکنید در روابط جنسیتان اشتباه است را متوقف یا محدود کنید؟
۵- آیا برای فرار (از خود یا واقعیت)، تسکین اضطراب و یا شانه خالی کردن از مسئولیت به روابط جنسی متوسل میشدید؟
۶- آیا در نتیجه این عمل احساس گناه، پشیمانی و افسردگی میکنید؟
۷- آیا پیگیری روابط جنسی برایتان بیاختیار شده است؟
۸- آیا این موضوع روابط شما با همسرتان را مختل میکند؟
۹- آیا در طول رابطه جنسی از تصاویر ذهنی یا از عکسها استفاده میکردید؟
۱۰- آیا زمانی که به یک مهمانی دعوت میشوید که در آن روابط جنسی ارائه میگردد، در شما وسوسه غیرقابلکنترلی شکل میگیرد؟
۱۱- آیا شما دائم از یک رابطه با معشوق به سراغ معشوق دیگری میرفتید؟
۱۲- آیا احساس میکنید که داشتن رابطه صحیح کمک میکند که شهوترانی، خودارضایی و بیبندوباری را متوقف کنید؟
۱۳- آیا در خود یک احتیاج مخرب میبینید؟ یک نیاز جنسی یا عاطفی شدید به یک شخص؟
۱۴- آیا پیگیری رابطه جنسی شما را نسبت به خودتان و آسایش خودتان و دیگران بیتوجه میکند؟
۱۵- آیا با غیر اختیاری شدن روابط جنسی شما حضور مؤثر و تمرکز شما کاهشیافته است؟
۱۶- آیا با کار کردن برای روابط جنسی دچار اتلاف وقت میشوید؟
۱۷- آیا برای دنبال کردن مسائل جنسی به محیطهای پست میروید؟
۱۸- آیا بعد از عمل جنسی میخواهید هر چه سریعتر از شریک جنسیتان دور شوید؟
۱۹- با وجود سازگاری جنسی همسرتان با شما آیا هنوز به خودارضایی یا داشتن رابطه جنسی با دیگران ادامه میدهید؟
۲۰- آیا تا به حال به جرم برقراری روابط نامشروع دستگیر شدهاید؟
سوالاتی دیگر جهت بررسی – علائم اعتیاد
۱- آیا افکار جنسی، تخیلات عاشقانه و روابط جنسی، در زندگی روزانهام اختلال ایجاد کردهاند؟
۲- آیا متوجه این موضوع شدهام که تخیلات جنسی را به زندگی واقعی ترجیح میدهم؟
۳- آیا من از رفتارهای دیگران برداشتهای جنسی دارم؟
۴- آیا من در افکارم غرق میشوم؟
۵- آیا من دائما حد و مرزهایی که برای خود تعیین کردهام را زیر پا میگذارم؟
۶- آیا من برای لذت جنسی و شهوانی از رایانه استفاده میکنم؟ آیا من فعالیتهای شهوانی کامپیوتری را به ارتباط با انسانها و دنیای واقعی ترجیح میدهم؟
۷- آیا من از تخیلات جنسی، خودارضایی، و شهوترانی برای پوشاندن احساستم استفاده میکنم؟
۸- آیا من موجب ایجاد مشکلات جسمی در خودم شدهام و یا سلامتی خود را به خطر انداختهام؟
۹- آیا رفتار من باعث شده است که روابطم با دیگران آسیب ببیند؟
۱۰- آیا من به دلیل خیالپردازی و تخیلات جنسیام، احساس پشیمانی، گناه، شرم و یا افسردگی کردهام؟
۱۱- آیا علی رغم پیامدهای منفی مالی، شخصی و قانونی، همچنان به رفتارهای جنسی خود ادامه میدهم؟
۱۲- آیا به دلیل رفتارهایم تا به حال به مشکل قانونی برخوردهام و یا ممکن بوده که با مشکل بربخورم؟
درباره رفتارهای جنسی در گذشته
۱- اولین خاطره جنسی من چیست؟ آیا این رابطه جنسی، اجباری و منحرف بود؟
۲- آیا من تجربه رفتارهای جنسی غیر عادی پیش از بلوغ داشتهام؟
۳- چه زمانی من خودارضایی (استمنا) را کشف کردم؟ آیا خودارضایی برای من اجباری و دائمی شد؟
۴- من چه اندازه به تصویرسازی و خیال پردازی جنسی و عاشقانه تمایل داشتم؟ آیا این موارد زمان زیادی از وقت مرا اشغال میکرد؟
۵- آیا من به گونهای لباس میپوشم که توجه دیگران را به خود جلب کنم؟
۶- آیا من احساس میکردم برای اینکه احساس خوبی درباره خودم داشته باشم، باید یک رابطه داشته باشم؟
۷- آیا من درگیر روابط جنسی پنهانی و نامشروع متعدد و پیدرپی بودهام؟
۸- آیا من از اوج لذت رابطه جنسی و عاشقانه برای پنهانکردن احساساتم استفاده کردهام؟
۹- آیا انتظار و جستوجو برای من مهمتر از خود رابطه بود؟ آیا شهوترانی کردن هیچ گاه توانست عطش مرا سیراب کند؟
۱۰- آیا من به خود و دیگران از نظر جسمی، عاطفی، یا روحانی صدمه زدهام؟
۱۱- آیا من به خاطر خیالپردازیها یا رفتارهای شهوانیام احساس پشیمانی، گناه و شرم، و افسردگی کردهام؟ آیا رفتار من در تضاد با آموزهها و باورهای مذهبیام بوده است؟
کتاب قدم در عمل (صفحه ۱۸)
بیشتر مطالعه کنید:
پیروزی بر شهوت ممکن است!
SA برای تازه وارد