عوامل محرک جنسی

فهرست مطالب

عوامل محرک
  • در اعتيادمان شمار روبه‌رشدي از عوامل محرك را استفاده می‌کنیم كه به ما كمك مي‌كنند از خودمان جدا شويم. اين عوامل شامل محرك‌ها، كشمكش‌‌ها و يا فشارهايي است كه احساسات، افكار و خيال‌پردازي‌هايي را كه منتهي به فعالیت‌های اعتيادگونه مي‌شوند، تحريك مي‌كنند.

    عوامل محرک

    به‌نظر مي‌رسد كه ما مشكلي در شناسايي تعدادي از اين محرك‌هاي ملموس شهواني و جنسي نداشته باشيم. زماني‌كه معتاد شديم، دنياي وسيعي از آن‌‌ها را خلق کردیم و همان‌طور كه اعتياد ما پيش‌روي مي‌كند، آن‌‌ها هم گسترده‌تر مي‌شوند. در اينجا به چند گروه از اين عوامل كه براساس تجربه شناخته‌ايم، اشاره مي‌كنيم. اين ليست هرگز انتهایی نخواهد داشت.

    موارد جنسی

    افرادي از جنس موافق يا مخالف و حتي قسمت‌هايي از بدن خودمان. تقريباً هرچيزي در ارتباط با آن‌‌ها مي‌تواند نقش محرك را داشته باشد. قسمت‌هاي مختلف بدن، مد‌ها و شكل‌هاي مختلف لباس، حالت‌هاي بدن و نمونه‌هاي متنوع و نامحدودي از طرز صحبت، رفتار و نگرش. تعدادي از ما، حيوانات و اشياء بي‌جان را هم در اين گروه قرار مي‌دهيم.

    رسانه‌ها

    تصاوير و عكس‌ها، تصاویر چاپي، آگهي‌‌ها و تبليغات، تلويزيون، موسيقي و رقص. مكان‌هاي مختلف، از بار‌ها و ميكده‌‌ها گرفته تا سالن‌هاي رقص و سينما. خيابان‌ها، بازار‌ها و نمايشگاه‌هاي شهر نیز مي‌توانند به‌عنوان رسانه (به مفهوم آنچه با ما ارتباط برقرار مي‌كند) مورد ملاحظه قرار گيرند.

    عوامل درونی

    بسیاری از ما می توانیم تشخیص دهیم که چگونه خاطرات و رویاها می توانند نقش محرک داشته باشند. موارد نامحسوس تری که احتمالا از طریق تجربیات خودمان می شناسیم، شاملِ شکست، طرد و انتقاد می باشند. محرک هایی که به سختی قابل تشخیص هستند شامل احساسِ احساس تنهایی، بیگانگی و احساس جدایی، احساس بیزاری از هستی، خستگی، انزوا، احساس تنهایی در جمع و دیگر جلوه های ارضا نشده نیاز به خدا.

    هم‌چنين موارد ديگري مثل كارِ اجباري، خشم، دلواپسي، ترس، هيجان‌ها و شتاب كه نوسان‌های فكري و رواني ما را تشدید مي‌کنند و حتي موارد ديگري مثل غذاها، مشروبات الكلي يا حتي هيجان‌های فلسفي و زيبايي‌شناسانه، ما را به سمت استفاده از دارويمان سوق مي‌دهند.

    آنچه كه ما درحال يادگيري و كشف آن هستيم اين است كه تقريباً هر چيزي در اين دنيا، مي‌تواند نقش محرك را داشته باشد؛ به دليل اينكه يك آسيب مَرَضي، زيربناي فكر و رفتار ما را هدايت مي‌كند. اين يافته‌‌ها مشخص مي‌كند كه چگونه تمام موجوديت يك فرد بايد درگیر بهبودي شود. بنابراين تشخيص و پذيرش محدوديت‌هايمان، مسأله‌اي حياتي در بهبودي است.

    يكي از دلايل استفاده از شعارهاي برنامه يعني؛ «خيلي گرسنه، عصباني، تنها و خسته نشويد» این است که ما در مقابل این محرك‌‌ها آسیب‌پذیر هستیم.

    گرسنگي

    گرسنگی در خیلی از ما یک حالت آشفتگیِ ذهنی به‌وجود می‌آورد چیزی مثل دست‌پاچگی، عجله یا بی‌قراری که به‌نظر می‌‌رسد هرچه که هست، برای گرسنه خطرناک است.

    همان‌طوركه خيلي از ما به خوبي با اين موضوع آشنايي داريم، گرسنگي باعثِ ميل به پرخوري مي‌شود و افراط در خوردن، سبب تحريك اعتياد جنسي مي‌شود.

    عصبانيت

    خشم، رنجش و افکار منفي نسبت‌به خودمان و ديگران، حالتي از آشفتگي دروني ايجاد مي‌كند كه ما را منزوي و برآشفته می‌‌کند و باعث می‌شود تا از دارویمان استفاده کنیم.

    تنهايي

    یک معتادِ جنسی که ارتباط ندارد، در معرض خطر قرار دارد.

    خستگي

    به‌نظر مي‌رسد اغلب، خستگي به‌گونه‌اي با ضعيف‌تركردن سدهاي دفاعي‌مان ما را بيشتر در معرض وسوسه قرار مي‌دهد؛ همان‌طوري كه وقتي از لحاظ جسمي ضعيف هستيم، توانايي عاطفي و احساسي ما كاهش مي‌يابد.

    همان‌طور كه ما در زمان پاکی محرك‌هايمان را شناسايي و تسليم مي‌كنيم و محدوديت‌هايمان را مي‌پذيريم، ترس از شكست كاهش پيدا مي‌كند. ما به تفاوتِ بين افراط کردن و مراقبت از خودمان پي مي‌بريم.

    میانگین امتیازات ۳ از ۵
    از مجموع ۲ رای

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *