ما تنها میتوانیم درمورد خودمان صحبت کنیم. ماهیت دقیق معتادان جنسی گمنام با درک اصطلاح معتاد جنسی به بهترین نحو شناخته میشود. معتاد جنسی درباره اینکه چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است، بیتفاوت شده است. [1] او کنترل خود را از دست داده، دیگر قدرت انتخاب ندارد و آزادی خود را برای متوقفشدن از دست داده است. شهوت به یک اعتیاد تبدیل شده است. موقعیت ما مانند یک انسان الکلی است که نمیتواند بیش از این الکل را تحمل کند و باید نوشیدن را متوقف کند؛ ولی گرفتار است و قدرت متوقفکردن آن را ندارد. این موضوع درمورد معتاد جنسی هم صدق میکند که نه میتواند شهوت را تحمل کند و نه میتواند آن را متوقف کند.
[1]. معتاد جنسی دربارۀ خوب و بدها و ارزشها و هنجارهای اجتماعی بیتفاوت شده است و خود را از تمام آنها جدا کرده است. (براساس پاسخ دفتر مرکزی بینالمللی معتادان جنسی گمنام به کمیته ترجمه ایران.)
پس برای معتاد جنسی، هرنوع ارتباط جنسی چه با خود و چه با هرکس دیگری غیر از همسرش، بهطور پیشروندهای معتادکننده و ویرانگر است. ما همچنین میبینیم که شهوت یک نیروی محرک در پشت فعالیتهای ما بوده است و پاکی واقعی شامل پیروزی مستمر درمقابل شهوت است. این نتیجه یعنی غلبه بر شهوت، زمانی بهدست میآید که ما به اجبار، تجربه و بهبودی خود را از طریق امتحانات سخت بهدست آورده باشیم و ما هیچ انتخاب دیگری بهجز این راه نداریم. ولی ما میفهمیم که پذیرفتن این واقعیتها کلید خوشحالی، شادی و آزادی است که ما هیچگاه آن را نمیشناختیم.
این برنامه باید کسانی را که مشکل یا بیاختیاری جنسی را پذیرفتهاند اما بهدنبال راهحلی هستند تا صرفاً آن را کنترل کنند و از آن لذت ببرند، ناامید کند؛ مانند معتاد الکلی که میخواهد کار خود را کنترل کند و درعینحال از نوشیدن الکل لذت ببرد. تا وقتیکه به نقطه یأس نرسیدیم، تا زمانیکه واقعاً خواستیم متوقف شویم اما نتوانستیم، خود را دراختیار این برنامۀ بهبودی قرار ندادیم. معتادان جنسی گمنام برای کسانی است که میدانند هیچ انتخاب دیگری بهجز متوقفشدن ندارند و آگاهی درونیشان باید این را به آنها گفته باشد.