معتادان جنسي گمنام هميشه با روی باز از تمام اعضاء، چه مرد، چه زن که به دنبال راهي براي رهايي از طرز فکر و رفتارهاي مخرب جنسي هستند، بهطور يکسان استقبال کرده است. از سرآغاز انجمن در اوايل سال 1970 ميلادي بانوان، سهمي حياتي در رشد و گسترش انجمن SA و برنامه بهبودي داشتهاند. بسياري از پایههای اوليه و اساسي بهبودي SA، بانوان بودند. در هر سطح خدماتي، از خوشآمد گویی و راهنمايي تازهواردان تا انجام خدمت در گروههای محلي و خدمت در سطوح ملي و بینالمللی، فعاليت مستمر داشتهاند. از همان آغاز بانوان، صادقانه و همراه با وظیفهشناسی، پيام بهبودي SA را به دنياي پیرامون خود منتقل کردهاند.
همانگونه که انجمن ازنظر هوشیاری جنسی و تعداد اعضاء رشد میکند، تعداد بانوان SA و عمق بهبودي آنها نيز در حال رشد است. کساني که به دنبال بهبودي هستند، در SA کمک و راهحل روحاني را براي پيروزي بر اعتيادي که زماني اميد به بهبود آن نداشتند، مییابند.
چگونه بفهمید SA برای شما مناسب است:
- احساس کنید چيزي اشتباه، بیمارگونه و سرسخت در رابطه جنسي و عاشقانه شما وجود دارد.
- افکار و رفتارهاي احساسي يا جنسيِ غیرقابلکنترل داشته باشید.
- بعد از رابطهی جنسي، احساس شرم و نفرت از خود داشته باشید.
- کاري را انجام دادهاید که برخلاف ارزشها و معيارهاي اخلاقي شما بوده است؛ برای اینکه بهشدت میخواستید آن کار را انجام دهید يا قدرت «نه» گفتن به آن را نداشتيد.
در انجمن معتادان جنسي گمنام، بانوان راهي را براي توقف و دوري از موارد زير یافتهاند:
- از رابطه با یک معشوق به سراغ رابطهاي ديگر رفتن
- روابط نامشروع عاطفي يا جنسي، زنا و روابط خارج از ازدواج يا روابط مشابه ديگر
- روابط جنسيِ بدون قیدوبند
- خود ارضاييِ اجباري
- کنترل و تعقيب اجباري و ناخواسته اشخاص، بهعنوان سوژه شهوترانی
- فريب دادن ديگران و واردکردن آنها به ماجراها و تجارب جنسي يا احساسي، با برنامهی قبلي و بهصورت عمدي
- خودفروشي، بدن نمایی براي جلبتوجه يا به دست آوردن پول
- اعتياد جنسي يا شهواني و احساسي به اشخاص، مانند اعتیاد به مواد مخدر
- اتلاف وقت براي خیالپردازی جنسي يا عاشقانه
- مجذوب اشياء يا افراد نامناسب و ناجور شدن
- خیالپردازی یا اشتغال فکری مداوم درمورد مسائل جنسي
- به خطر انداختن روابط، شغل و زندگي به خاطر دنبال کردن اجباري رابطه جنسي يا عاشقانه
- ديدن تصاوير و فیلمهای پورن
اگر با اين موارد يا دیگر رفتارها و تمايلات جنسي سروکار دارید، شما تنها نيستيد. با کارکردن برنامهی SA اميد رهايي وجود دارد. کارکردن برنامه SA، يعني ما به شما پيشنهاد میدهیم که:
- تا میتوانید به جلسات برويد، بهخصوص در ابتداي کار؛ مهم است که در صورت امکان در چند جلسه مختلف شرکت کنيد. هر جلسه در هر هفته میتواند احساس متفاوتي به همراه داشته باشد. جلساتی که در آنها بیشتر حضور مییابید، با نظم و تعهد دنبال خواهید کرد و شناختی که از دیگر اعضاء SA با شرکت در جلسات به دست میآورید به شما کمک میکند تا راحتتر تصمیم بگیرید که، کدام جلسه برای حضور مداوم شما مناسب است.
- يک گروه خانگي داشته باشيد؛ هرچه که باشد، در آن شرکت کنيد. جلسات مهم هستند، همانطور که شرکت منظم در یک جلسه اهميت دارد. گهگاه ممکن است در جلسات ديگر حضور یابید، اما پيشنهاد میشود هفتهای یکبار در جلسهای که عضو ثابت آن هستید شرکت کنيد.
- يک راهنماي بانو انتخاب کنید؛ پيشنهاد میشود که بانوان راهنماي بانوان و آقايان راهنماي آقایان باشند. اگر در گروه شما بانويي برای راهنمایی شما حضور ندارد، میتوانید از طريق تماس با دفتر مرکزی SA به شماره: 8777-424-866-1 يا ارسال ايميل به: saico@sa.org، با بانوان SA در سراسر دنیا ارتباط برقرار کنید و با شرکت در رویدادهای SA بهخصوص همایشهای بینالمللی، از سایر بانوان SA کمک دريافت کنيد.
- قدمهای دوازدهگانه را کارکنید؛ قدمها مسیری بهسوی تجربه روحانيِ حياتي هستند که ما را رها میسازد و راهنماییِ شما در چگونگي کارکرد قدمها وظیفه اصلی یک راهنماست. اين موضوع نبايد ساده گرفته شود. SA يک برنامه دوازدهقدمی است، پس مهم است راهنمايي را انتخاب کنید که قدمها را کارکرده باشد و بتواند در کار کردن آنها شما را راهنمايي کند.
- با بانوان ديگر، شماره تلفن ردوبدل کرده و با آنها در تماس باشيد؛ ما بهتنهایی نمیتوانیم بهبود پیدا کنیم. اعضاء محلی که در گروه خانگی شما حضور دارند، اصلیترین حامیان شما هستند. اگر بانوان در آنجا به تعداد
کافی نیستند، برای تماس با شخصی دیگر با راهنماي خود مشورت کنید. اين تماسها شايد شامل آقايان هوشیارِ جلسات شما نيز باشد، کسانی که با آنها احساس راحتي میکنید.
- نشريات برنامه ما را مطالعه کنيد؛ کتاب معتادان جنسي گمنام را که با عنوان «کتاب سفيد» هم شناختهشده است، میتوانید در جلسات و يا بهصورت اينترنتي خريداري کنيد. براي کارکردن قدمهای دوازدهگانه، پيشنهاد میشود در اولین فرصت کتاب الکلیهای گمنام (کتاب بزرگ)، دوازده گام و دوازده سنت الکلیهای گمنام و همچنین کتاب قدم در عمل SA را تهیهکرده و از اين منابع ارزشمند استفاده کنيد.
طبق آمار، شاید بانوان هنوز بخش کوچکی از انجمن را تشکيل دهند؛ اما اجازه ندهيد اين موضوع موجب ترس شما شده يا محدودتان کند. حضور ما بهعنوان يک عضو، بیاندازه گرانبهاست؛ ورود شما را به SA خوشآمد میگوییم
احساس تعلق
بهعنوان يک زن ممکن است برای شما سخت باشد در یک گروه SA که اکثريت آن را آقايان تشکيل دادهاند، احساس تعلق کنید، يا خود را قسمتی از آن بدانید. شاید شما احساس کنيد، نمیتوانید يا نمیخواهید با آقايان در یک جلسه SA احساس همسانی داشته باشید يا حتی ممکن است حضور آنها را محرک شهوت بدانيد. دلسرد نشوید، بسياري از مردان و زنان در بهبودي متوجه شدهاند که مسائل و گرفتاریهای ما در برقراری ارتباط با ديگران، محدود به افرادی که اعتياد جنسي ما را تحريک میکنند، نیست؛ بلکه بسیار گستردهتر از آن است و اجبار و وسواس جنسي به شکلهای مختلفي که، حتي از آنها آگاه نيستيم، به توانایی ما در برقراری ارتباط با تمام انسانها آسیب رسانده است. در بهبودي، هر عضو فرصت و شانس يادگيريِ دوباره راه و رسم کاملاً جديد و غیرجنسیِ ارتباط با ديگران را دارد و شرکت در يک جلسه مختلط، جاي سالم و مناسبي براي شروع است.
بيشتر اعضاء SA زمانی در جلسات مختلط احساس امنیت میکنند که بهصورت منظم در آن شرکت کرده و بهمرور در انجمن با دیگران آشنا شوند. با اینحال، در هر موقعیتی که هستید از خرد و آگاهی خود بهره جویید، به ندای درونتان اعتماد کنید و در مورد مسائل و نگرانیهایی که در خصوص امنیت جلسه تجربه میکنید با اعضاء هوشیار صحبت کنيد. بسياري از اعضاء SA قربانيان سوءاستفاده جنسي هستند، بنابراين ممکن است جلسات موجب تحریک آنها شود. اگر به شرکت در جلسات ادامه دهيد، از اینکه به دست آوردن بهبودي در چنين جايي (جلسه) امکانپذیر است متعجب خواهيد شد.
براي کسب اطلاعات بيشتر و تأمل در این مورد، بخش «جلسات مختلط» کتاب سفيد صفحات 178 و 179 را مطالعه کنید.
اغلب در پایان جلسات به اعضاء گفته میشود که: بازهم به جلسه بياييد. اگر به برنامهی SA احساس تعلق میکنید و خواهان راهحل این برنامه هستيد، SA ورود شما را با آغوش باز پذيرا خواهد بود.
مشارکت اعضا
«هر چه بيشتر گوش دادم و احساس تعلق کردم، کمتر انسانها را به چشم ابزار شهوترانی دیدم»
زماني SA را يافتم که ازدواج و رابطهام با همسرم رو به نابودي بود و بابت روابط نامشروعِ پیدرپی که همه به يک نقطه ختم و باعث شرم و عصبانیت من شده بودند، احساس بدبختي میکردم. در آن زمان من مردها را بهعنوان سوژه شهوترانی و به چشم خریدار نگاه میکردم؛ بنابراين، تصور مکانی پر از مرد برايم دلهرهآور بود. وقتي وارد میشدم سرم را پايين نگه میداشتم و براي اينکه تحريک نشوم به کفشها نگاه میکردم. براي هفتهها اين کار را انجام میدادم و وقتي به مشارکت و احساسات آقايان گوش کردم و خودم نيز مشارکت کردم، با تعجب متوجه شدم که چقدر شبيه هم هستيم. هر چه بيشتر گوش میکردم و خودم را شبیهتر میدیدم، بهتر میتوانستم با آنها ارتباط برقرار کنم و دیدگاه آنها را بیشتر درک میکردم. تعاملهای سالم را تجربه کردم و توانستم مردها را به چشم انسان و نه به چشم ابزار و سوژه شهوت ببينم. جلسات مکان امنی براي تمرین حدومرزها و روابط سالم در اختیارم قرار دادند. در حال حاضر، در جلسات SA باوجود تعداد زياد آقايان، بيش از هر جاي ديگري احساس راحتي و آرامش دارم، چراکه تمرکز مشترک ما بر روي بهبودي است.
«بدون SA نمیتوانستم چيزي به اسم زندگي داشته باشم»
از رفتن به اولين جلسه SA که میدانستم آقايان هم آنجا حضور دارند وحشت داشتم، چراکه توسط مردها مورد سوءاستفاده قرارگرفته بودم. با اینحال، ترس از وجود مردها در مقايسه با ترس از ادامه زندگي بدون SA، کمرنگتر بود. شهوت بر تمام افکارم سايه انداخته بود و نمیتوانستم خود ارضایی را متوقف کنم.
درحالیکه مطمئن بودم نمیتوانم تشابهی با آقايان در SA داشته باشم، دريافتم که لزومي ندارد رفتارهای شهوانی و اعمال شخصی ما يکسان و مشابه باشند.
من میتوانم نقطه مشترکمان یعنی شهوت را که زیربنای اعمال همهی ما بود در نظر بگیرم. ياد گرفتم بهجای تفاوتها، بر شباهتها تمرکز کنم.
در درجه اول تمام توجه و تمرکز من بر این است که با بانوان ديگر بهصورت تلفنی يا در گردهماییهایی که توسط SA حمايت میشوند، ارتباط داشته باشم. با اینکه اغلب تنها بانوی حاضر در جلسه هستم و گاهي احساس تنهایی میکنم. دریافتم که حقیقت چیز دیگری است، من هدیهای به نام شناخت بانوان سراسر کشور و همچنين سراسر جهان را دريافت کردهام. بدون SA نمیتوانستم چيزي به اسم زندگي داشته باشم. در حال حاضر SA خانواده من به شمار میآید و آن را گروهي از مردم تعريف میکنم که بعد از شناخت، من را میپذیرند. آن آقايان ترسناک! اکنون برادران بهبودي من هستند. درست مانند تمام خانوادههای دیگر، زندگي هميشه خوش و خرم نيست؛ با اینحال به این درک رسیدهام که بخشي از خانواده SA بودن فرصتي است که آن را با دنيا عوض نمیکنم.
«SA جايي است که من پذيرفته میشوم»
پسازآنکه شوهرم اصرار به گفتن حقيقت داشت، به رابطهی هفتسالهی خود اعتراف کردم. اگر شوهرم بيست سؤالِ از خود امتحان بگيريد را از اينترنت پيدا نکرده بود، احتمالاً در حال انجام کورکورانهی رفتارهاي مخرب به همراه خود ارضایی يا روابط نامشروع برای پر کردن خلأ روحیام بودم. سالها رواندرمانی راه بهجایی نبرد؛ با اینحال، در SA، وضعيت من رو به بهبود است. SA جايي است که من در آن پذيرفته میشوم و با کسانی در ارتباط هستم که درد مرا میدانند و اغلب از تکان دادن سرشان به علامت تأیید در هنگام مشارکتم، متوجه اين همدردي میشوم. ما با يکديگر میتوانیم بر شرم ناشي از بیماریمان غلبه کنیم و اميدوار و آسودهخاطر به آينده چشم بدوزيم. SA به من آموخته که بهجای «گرفتن»، «ببخشم» و من اين کار را بهطور مرتب، با صرف وقت در جهت خدمت به بانوان SA در سراسر دنيا، انجام میدهم. اگر بتوانم SA را در يک کلمه توصیف کنم، آن کلمه «اميد» است.
«میدانستم که در جاي امني قرار دارم»
بهعنوان يک تازهوارد با ترسولرز وارد SA شدم. اولين جلسهام درواقع شکل نگرفت. 15 دقيقه زودتر رسيدم و درب جلسه بسته بود، پس داخل ماشين منتظر نشستم و نظارهگر بودم که يک، دو، سه، چهار و پنج مرد يکي پس از ديگري وارد جلسه شدند اما هيچ بانويي نيامد. خيلي ترسیده بودم و نتوانستم وارد شوم. هفته بعد مصمم شدم تا دوباره بروم، این بار موفق شدم. بعدازاینکه نشستم، تازهوارد ديگري وارد شد و روبروي من نشست. به طرز عجيبي آشنا به نظر میآمد اما لاغراندام و پريشان بود. ترسيده بودم؛ نمیخواستم کسي از حضورم در چنين جلسهای باخبر شود. به این فکر میکردم که از جلسه فرار کنم ولي با خودم گفتم: «نه، خيلي زحمت کشیدم تا شجاعت آمدن به اينجا را پيدا کنم». درحالیکه هنوز از درون میلرزیدم، نشستم. پسازآنکه تعدادي از آقايان، براي پیامرسانی به دو تازهوارد، در مورد خودشان مشارکت کردند، از درون احساس تعلق کردم؛ باوجودآنکه در ابتدا اين احساس تعلق و شباهت را نمیپذیرفتم. آخر جلسه، خداوند اطمينان خاطري را که بهشدت نياز داشتم به من داد. ما ايستاديم و دست در دست يکديگر دعايي را از حفظ خوانديم. وقتي به صداي مردانهی آنها که با صداي بلند مشغول خواندن دعا بودند گوش کردم، متوجه شدم که در کنار اين آقايان درامان هستم. بعدها سنتهای دوازدهگانه را آموختم؛ بهخصوص در مورد اصل گمنامي که امنيت و اطمينان خاطر بيشتري به من داد.